وبلاگ 2گل مریم سرخوبلاگ 2گل مریم سرخ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره
یگانه جونییگانه جونی، تا این لحظه: 20 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره
محمدباقر عشقممحمدباقر عشقم، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

2گل مریم سرخ

خاطره(محمد باقر)

1392/5/30 1:12
نویسنده : khahary
199 بازدید
اشتراک گذاری

تابستونه ومامانم گیر داده ک محمد باقر موهاتو کوتاه کنی ولی من قبول نمیکنم چون بهت اصلا نمیاد اون مدلیم ک من دوست دارمو بابا میبرت ارایشگاه درس نمیکنه چن روز پیش اومدی پیشم گقتی خواهری میخوا م موهام مث علی کریمی بلند کنم الهی من دورت بگردم ک انقد ب اینجور چیزا توجه میکنی !!!!! 

گفتممم چن تا از خاطره هاتو بنویسم یادم نره 

1 :ی بار مامان برات شلوار راحتی گرفته اونم ابی منم مدرسه بودم ساعت 5 ک اومدم مامان گفت باهات صحبت کنم چون وقتی شلوارو دیدی شروع کردی گریه کردن بعدم گفتی نمی پوشمش منم ک کلی ذوق کردم مامانم ک داغ کرده بود منم بهت گفتم ابی اس تق لال کدر بد رنگ بعد ازکلی حرف زدن راضیت کردم ............الان دیگه با این مسئله کنار اومدی

2:روزی ک رفتی مهد کودک مربیتون گفته همه سرود ملی رو بخونین بعد ک رسیده ب اس تق لال تو رفتی پیشش باهاش دعواکردی چرا اینو گفته بعد از دعوا باهاش قهر کردی ... اونم ب مامان گفته مامانم وقتی ب من گفت داشتم بال در میاوردم اخه تو خیلی کوچولو بودی این همه تعصب؟؟؟؟الهی من فدات شم منم بهت گفتم تو ام بلند بگو پرسپولیس هههههه تو ام همین کارو کردی بچه های مهدم مثل تو همینو گفتم وقتی اینو ب من میگفتی انقد خوشحال بودی فدات شم کلا سرود ملی رو منحلل کردیم عشقم ههههه 

3: ی روز ک مدرسه بودم تو مامان حسابی دعوا کردین از اون دعواها.............. مامانم تو برده دستشو درم بسته توام انقد عصبانی بودی زدی پنجره رو شکستی!!!!!!!!!!! وقتی شنیدم شاخ  دارو وردم اخه اون موقع 3 سالت بود دستت ب پنجره ب زور میرسید چ برسه ب شکستن پنجره !!!!!!!

مامان حسابی ترسیده بود ب من گفت باید کمتر سر ب سر محمد باقر بزارم اما انگاری جدیدن فراموش کرده بعله.....................

4: فوتبالت عالی عشقم من بهت قول دادم کمکت کنم تا فوتبالیس بشی بای حرفمم هستم اما انگار برای رسیدن ب این هدف راههای سختی در پیش دارم ولی من برام مهم نیس فقط دلم میخواد تو کاری نکنی ک من پشیمون بشم  از اول تعطیلات کلی برنامه ریختم برات تا ی کلاس فوتبال ثبت نامت کنم اما متاسفانه بهتر بگم بد بختانه جای خونه ی ما اصلا از این جور چیزا پیدا نمی شه بد از عینکی شدنت وپات الان مامان بابا دیگه اصلا قبول نمیکنن من  خیلی زیاد بخاطر این موضوع با مامان بابا دعوا کردم اصلا دوس ندارم کسی برات حرف درس کنه تو هیچ کارت نیس تازه داشتم بابارو راضی میکردم (اخه چرا تو از بین این همه یاد این موضوع میوفتم اعصابم داغون میشه ولی ن مامان نبابا حق ندارن بگن تو نمیتونی فوتبال بازی کنی تا قبل از این مشکل اون سرفه هات بود ک بهانه شده بود حالااینا) بچه های تو کوچه باتو فوتبال بازی میکنن ولی دوستای هم سن سال تو رو اصلا بازی نمیدن ولی تو فرق داری عشقم ی دوره ای بود میرفتی تو کوچه همه بلند داد میزدن کریس اومد تو عشقم حسابی از خجالتشون در میومدی ی عالمه گل میزدی البتهمامان گفته باید بری دروازه واستی منم دیگه نمیتونستم چیزی بگم ولی تو وسطش میره تو بازی اون روز ک گفتم باید محمد باقر تو ی سهند ثبت نام کنیم بابا گفت نه برای محمد باقر بده منم باهاش دعوا کردم گفتم دیگه برا داداشم ایراد نگیرین ولی چون سهند خیلی دوره زیاد چیزی نمگم تا ببینم چی  پش میاد راستی تو عاشق کارتون فوتبالیستایی  همیشه نگاش میکنی ولی وقتی فوتباله من نمیزارم یکم دعوا میکنیم بعدم دیگه من پیروز میشم این روزا فقط با توپی مامانم دعوات میکنه من ازت دفاع میکنم ولی بعضی موقعه ها شورشو در میاری اعصاب منم خورد میکنی میای تو خونه شروع ب بازی میکنی اخه مگه خونه جای بازیه اونم درس روب رو tvاونم جلوی من

ثبت نام مدرسه:

مامان برا پیدا کردن ی مدرسه ی خوب برات خیلی جاها رفت یا پشت تلفن بود یا میرفت باهات مدرسه ببینه متاسفانه این مناطق مدرسه کمه فقط مامان ی شاهد پیدا کرد ک میگفت اصلا محیطش خوب نبوده اخرم قبولت  نکردن چون امتیاز نداشتیم مث من چن تا غیر  انتفاهیم دیده بود ک بعضیاشون مث مدارس ساده بوده یا محیطش خوب نبوده من خیلی دوس داشتم  ی مدرس بری ک از هر نظر خوب باشه ک گیر نیومد بعضی از روزا ساعت 6 پا میشدی بامامان بابا میرفتی ک اخر کاری هیچی .........

اگه بشه میخوام با تو یگانه زبان کار کنم میدونم سختت میشه ولی اگه من تنبل بتونم خیلی خوب میشه ماه رمضونی قراربود با یگانه کار کنم یگانه ام اگه دفعه اول یاد نمیگرف حسابی دعواش میکردم مامانم برای اینکه دعواش نکنم یواشکی ب یگانه یاد میداد ولی تا 2روز یاوز یادش دادم بعدش حوصلم سر رف دیگه  یادش ندادم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)