وبلاگ 2گل مریم سرخوبلاگ 2گل مریم سرخ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 27 روز سن داره
یگانه جونییگانه جونی، تا این لحظه: 20 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره
محمدباقر عشقممحمدباقر عشقم، تا این لحظه: 17 سال و 2 ماه و 14 روز سن داره

2گل مریم سرخ

تولد

بابا زنگ زد گف  امروز تولد امام محمدباقر هس توام اومدی ب من میگی خواهری امروز تولد منه؟منمم گفتم  ن کی گفته بعد رفتی تقویم اوردی میگی نگا کن ببین  تولدم  حالا هرچی میگم ن نیس مگه میفهمی میگی من کادو میخوام حالا من از کجا برات کادو بیارم محمدرضا خونمون بود بهت میگه مگه تولدته توام میگی اره اونم از خوشحالی داش ذوق مرگ میشد بهت میگه پس بریم تولدت دیگه مث اون دفع کیکم داره تو ام گفتی ن هنوز مامانم خبر نداره واستا برم بهش بگم نمیدونه امروز تولدمه بعد رفتی ب مامان میگی مامان امروز تولدم برو برا تولدم کیک درس کن ازاخرم مامان اومد برات کیک درس کنه حالا بهت میگم تولد امام محمدباقره میگی چ فرقی داره اسم منه دیگه  ...
17 آذر 1392

سرما خوردگی

سه هفته ای هست هردوتون سرما خوردین خوبم نمیشین قراره فردا بریم دکتر این دفع سومم ک میریم یگانه بهتر ولی  محمدباقر خیلی مریض امروز نرفت مدرسه داداش جونم زود تر خوب شو........ ..... ...
13 آذر 1392

پنالتی............

.داداشی گلم امروز تو مدرسه پنالتی گل کردی بعد م همه افتادن روت  هورا ... ............................فوتبالیست خودمی عشقم کی میشه فوتبالیستیتو ببینم ...
13 آذر 1392

از روزنامه دیواری یگانه تا عینک محمد باقر

امروز اومدی خونه گفتی معلمت گفته برای کتابخونه کلاستون روزنامه دیواری کنی توام برا اینکه از زیر کار در بری گفتی خانم فک نکنم تو خونه مقوا بزرگ داشته باشیم بعد معلمتم گفته تو بگیر درس کن من پولشو میدم تو ام گفتی لازم نکرده ما خودمون پول داریم احتیاجی نداریم............ درس میکنم حالا این همه باهم نشستیم درست کردیم اشتباه بود حالا قراره دوباره درس کنی واما محمد باقر...................... داداشی گلم چشم راستت 0/5 بیشتر شده  ولی چشم چپت تغییر نکرده رفتیم عینکتو عوض کردیم منم اومده بودم تا معاینه بشم تو خیلی خوشحال بودی میگفتی میخوام برات ی عینک زشت بگیرم خوشبختانه من چشم فقط خسته بود ...
13 آذر 1392

بدون عنوان

منو محمد باقر برات حرف حساب هدیه گرفتیم هنوز دستمون نرسیده بابا قراره چکمه بگیره  مامان جونمم که دیگه همه کارهی توی تمامی کادوها سهم  داره الانم گوشی دوربین خرابن بد ک درس شدن برات عکس میزارم قراره وقتی درست شدن برات کیک بگیریم
1 آذر 1392

اینم از بهترین

واسه تولد تو بايد دنيا رو آورد ستاره رو سرت ريخت تو رو تا آسمون برد اينا يه يادگاری توی خاطره هاته ولی به شوق امروز می شه کلی قسم خورد ...
1 آذر 1392

دلنوشته

خداوندا در آنسوی سرزمینم... تولد کسی است که محبت و خوبی هایش خیـــلی به دل نازنیــــنم نشـــست...! پس به حرمت این همه خوبی ..! خوبی ها و زیبایی هایش را دو چندان کن...!!! به دلش آرامــــشی توأم با یقــــین هدیـــــه کن...!! به اعتــــقادات پاکـــش چاشـــنی ایمـــان هدیــــه کن...!!! به همه خستگی هایش...معرفتی زیبا هدیه کن..!! این روز را بهترین روز زندگیش قرار ده...!! و بهترین کادوی تولد را تو به وجود نازنینش تقدیم کن... ...
1 آذر 1392

بدون عنوان

  تو اين روز پر از عشق تو با خنده شکفتی با يه گريه ی ساده به دنيا بله گفتی ببيـــن تو آسمونا پر از نور و پرندس تو قلبا پر عشقه رو لبها پر خندس تا تو هستی و چشمات بهونه س واسه خوندن همين شعر و ترانه تو دنيای ما زندس                      تولدت مبارک باصدتابوسه!                  عشق منی عزیز دلم 10 سالگیت مبارک خواهر گلم یگانه جون تولدت مبارک! امشب شب ما غرق گل و شادي و شوره،از جشن ستاره آسمون يه پارچه نوره امشب خونمون پر از طنين دلنوازه،تو كوچه پر از نواي دلنشين سازه عزيزم هديه من برات يه دنيا عشقه زندگيم...
1 آذر 1392

بدون عنوان

                             تولّد تولّد تولّدت مبارک مبارک مبارک تولّدت مبارک بیا شمعا رو فوت کن تا صد سال زنده باشی ...  هر روز برايت رويايي باشد در دست نه دوردست عشقي باشد در دل نه در سر و دليلي باشد براي زندگي نه روز مره گي تولدت مبارك خواهر عزيزم ...
1 آذر 1392

بدون عنوان

خداوندا در آنسوی سرزمینم... تولد کسی است که محبت و خوبی هایش خیـــلی به دل نازنیــــنم نشـــست...! پس به حرمت این همه خوبی ..! خوبی ها و زیبایی هایش را دو چندان کن...!!! به دلش آرامــــشی توأم با یقــــین هدیـــــه کن...!! به اعتــــقادات پاکـــش چاشـــنی ایمـــان هدیــــه کن...!!! به همه خستگی هایش...معرفتی زیبا هدیه کن..!! این روز را بهترین روز زندگیش قرار ده...!! و بهترین کادوی تولد را تو به وجود نازنینش تقدیم کن... تو اين روز طلايی تو اومدی به دنيا وجـــود پاکت اومـــد تو جمع خلـوت ما تو تقويما نوشتيم تو اين ماه و تو ايــن روز از آســمــــون فرســـتاد خـــدا يه مــــاه زيـــــبا ...
1 آذر 1392